روزگاری از پدرم پرسیدم تجربه چیست ؟ عاشقانه نگاهم کرد و در حالی که مرا در آغوش خود می فشرد گفت : تجربه ، گذر عمر است .
این جهان خاستگاه زندگی و مرگ است و هر که در این دیار باشد او را تجربه ای بس گران نصیب آید .
دیگه از ادبی حرف زدن بیام بیرون
سلام سلام دوستان گلم . خوب و خوش و سرحال هستید ؟
به نظر شما تجربه چیه ؟ و م
همترین و با ارزش ترین تجربه زندیتون کی و کجا رقم خورده ؟
من الان در حال تجربه کردن یک شرایط نادر از بحران هویتی هستم . از روزی که برای بار دوم به اشتباه پا در این شرکت گذاشتم فشار تجربه های تازه چنان لهم کرد که کمرم در این راه شکست . بعضی وقت ها که فکر می کنم بودن در این محیط چیز جز اتلاف وقت و انرژی برام نداشته . چه کارهای سودمند و مفیدی که می تونستم در این مدت انجام بدم . از ساعت 6:30 تا 17 در این محیط هستم بی آنکه فایده ای داشته باشه .
می خوام از اول بررسی کنم .
اولش من همش غر می زدم که من چیزی بلد نیستم ، به درد نمی خورم ، رشته ای که خوندم مفت نمی ارزه . اونقدر گفتم که اعضای خانواده کمر همت بستند و برای اثبات این اصل که اونطوری که من میگم نیست تمام تلاششون رو کردند و ما رو به این محیط معرفی نمودند .
بعدش ما هم چون در پوست خودمون نمی گنجیدیم و خیلی خوشحال بودیم در اولین روز سر ساعت 8 در محل مورد نظر حاضر شدیم و تا ساعت 5 در هوای دلپذیر اون محیط مگس می پروندیم . اون روز در دل گفتیم خوب روز اوله و هنوز با همدیگه آشنا نشدیم . اما ای دل غافل ، همه روزامون شد روز اول . با سرد شدن هوا هم مگس ها هم رفتند و ما تنها دلخوشی مگس پرانیمون رو هم از دست دادیم . حالا می خوام بررسی کنم که من از اینجا بودن چه تجربه ای بدست آوردم .
1- اگه روزی صاحب جاه و مال ملکوتی مدیریت شدم ، به خاطر گذروندن خر خودمون توسط کسی که کارش خرگذرونیه کسی رو برای کار قبول نکنم .
2- دروغ نگم و توانایی خودم و شرکتم رو بیشتر از چیزی که هست نشون ندم .
3- از نیروی انسانیم به بهترین نحو ممکن استفاده کنم
4- ارزش وقت و عمر خودم رو بدونم و به خاطر مسایل بی ارزش با عمرم بازی نکنم .
5- ارزش وقت و عمر دیگران رو هم بدونم و اون ها و احساساتشون رو به بازی نگیرم .
6- ارزش تجربه و یادگیری بسیار بسیار بیشتر از پولی هست که همش صرف کرایه ماشین میشه .
7- به حرف های بزرگتر از خودم که میگفت توانایی تو خیلی بیشتر از چیزیه که فکر می کنی گوش بدم و دیگه الکی غر نزنم .
8- به آمال و آرزوهایی بپردازم که خودم در اون ها قدرت و دانش بیشتری دارم ( لازم به ذکر است که در نوشتن ، سرمایه گذاری در بورس، تدریس، هرزگاهی برنامه نویسی استهداد بیشتری دارم )
و در آخر این تجربه ، و یا بهتره بگم بیهوده تلف شدن عمر تنها چیزی که نصیبم شد حسرتی بود که از انجام دادن کارهای بهتر و مفید تر می تونستم بدست بیارم .
با آرزوی موفقیت تمامی جوان ها و دوستان
یا حق